تو همان آب گوارای به وقت سحری

ساخت وبلاگ
وقتی حواسم نیست و دلم میخواد شعر بخونم  به شکل ثابت یه شعر رو زمزمه میکنم  بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم  همه تن چشم شدم ، خیره به دنبال تو گشتم ..... شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم...... ............... بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم! از کلاس که برگشتم یه ترمز زدم کنار دریا وایسادم  رفتم یکم قدم زدم  اصلا حواسم نبود ... ناخودآگاه داشتم این شعرو میخوندم  یه لحظه با گوشه چشم متوجه یه خانم شدم که همچین بهم زل زده  با خودم فک کردم دلیلش چی میتونه باشه  تا نگو حواسم نیست دارم شعر میخونم ...... . . . بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم ..... اشعار سهراب سپهری رو خیلی دوست دارم ..... برچسب‌ها: چشم , ناز , شعر , مو , صبح تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

مطلب پایین برا چند روز پیش بوده  امروز چقد خسته شدم  صبح یه فیلم چند دقیقه ای دیدم که خدا میدونه چقد هیجان زده بودم از دیدنش تا الان هزاران هزار بار توی ذهنم مرورش کردم و لذت بردم .... گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست ..... این اسم ها به نظرم قشنگه ... غزاله ، نسترن ، مهتاب ، صبا ، آرمیتا ، ارغوان ، پریسا  شبنم ، مژگان ، نرگس ، یاسمن ، نازنین  و کلی اسم دیگه .... حالا کدومش قشنگ تره ؟ تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

چند روز پیش کتاب (دختر نایب السلطنه) رو تموم کردم 

نویسنده کتاب : الکساندر دوما  ، ترجمه : منوچهر مطیعی

520 صفحه داره ، من خیلی خوشم اومد ازش 

هر چند اونجوری که باید ، تموم نشد 

بی نهایت لذت بردم از خوندنش ، و ای کاش بتونم یه کتاب دیگه 

مثل این کتاب پیدا کنم و بخونم ....

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

دیشب بعد از 8 ،9 سال تازه نشستیم فیلم عروسیمونو نگاه کردیم  چند روز پیش بردم یه جایی برام تبدیلش کردن  بچه ها نمیدونستن قراره چی ببینن ... هیجان زده نشستن روبه رو تلویزیون و بدون پلک زدن نگاه میکردن  اول فیلم یه عروسو دیدن که از پله ها داشت میومد پایین  خدا میدونه چطوری پریدن طرف تلویزیون هی عروسه رو نگاه میکردن هی منو ، یهو داد زدن این مادره  بعد که دیگه صد درصدشون شد که من بودم شروع کردن داد و بیداد  پس چرا ما رو نبردی عروسی و گریه که ببین بابا هم هست و ما رو نبردی  کوچیکه میگفت (اگه منو میبردی همون کت و شلواره که تو دوست داری و من دوستش ندارم، میپوشیدم) من در حد انفجار میخندیدم و نمیتونستم حرفی بزنم  بزرگه میگفت حداقل یه گل از ماشینتون برامون میزاشتین  اصلا وضعی بودا  یادش بخیر واقعا شب قشنگی بود  آخرش که توی تالار همه رفتن و خانواده خودمم خداحافظی کردن  چنان رفتم پشت گریه که هیشکی نمیتونست آرومم کنه  آخه دیگه هیچ کدومشونو نمیدیدم ، از یه جای بزرگ رفته بودم یه جای کوچیک احساس میکردم نمیتونم با آدمای اونجا زندگی کنم و (چه سخت بود زندگی باهاشون) بعد از تالار که رفتیم خونه من همچنان داشتم بلند بلند گریه میکردم  پدر شوهرم آدم آرومیه و کلا سرش به کار خودشه  و درک میکرد گریه های منو  کلی برام شعر خوند و دست زد نقل ریخت رو سرم  بعد ها متوجه شدم که برا هیچ کدوم از پسراش ایجوری نکرده  تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

دوستت دارم
و چقدر توضيح دادن
حرف هاي ساده سخت است...

#ليلا_كردبچه

گویند که هر چیز،
به هنگام بُود خوش

ای عشق! 

چه چیزی که خوشی
در همه هنگام؟

#سعدی


برچسب‌ها: دوستت دارم , عشق , عشـق را شب زنده‌داری‌ها خوش است

تاريخ : یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ | 23:35 | نویسنده : فریاد |

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

قسم نمی خورم

اما اگر قسم بخورم قسم به

آیه آیه ی قرآن که دوستت دارم 

از خود مران مرا که قسم می خورم هنوز جز با دو چشم مست تو عهدی نبسته ام


برچسب‌ها: قسم , چشم , مست , عهد , دوستت دارم

تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ | 11:18 | نویسنده : فریاد |

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

دستم نمی رسد به تو ای باغ دور دست 

از بس حصار پشت حصار آفریده اند

این است نسبت تو و این روزگار یأس :

آیینه ای میان غبار آفریده اند .....


برچسب‌ها: بهار , آیینه , حصار , عطر , زلف

تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ | 17:17 | نویسنده : فریاد |

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

جمعه شب ها دلم از عشق تو سر ریز شود

شنبه ها مجلس ختم دل دیوانه ی ماست...

حبه ی ِ انگور ِ خیام است یا لبهای ِ توست؟ 

آآآی می چسبد رباعی خواندنت امشب عزیز !


برچسب‌ها: لب , شب , دیوانه , دل , عشق

تاريخ : پنجشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۶ | 23:34 | نویسنده : فریاد |

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

چشم سرمست تو را عین بلا می‌بینم
لیك ابروی تو چیزی است كه بالای بلاست

#سلمان ساوجی

تا چشم تو دیدیم ، ز دل دست كشیدم
ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم

#كلیم كاشانی


برچسب‌ها: چشم , مست , بیمار , دل , ابرو

تاريخ : یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۶ | 13:38 | نویسنده : فریاد |

تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33

همیشه وقتی دلم میگرفت صبح ها که از خواب برا نماز بیدار میشدم  دعای عهدو میخوندم و ایقد که خوندمش حفظ شدم و چقد آرامش دهنده بود و هست  و چه احساس قشنگی بهم دست میداد ، انگار آقا همون اطراف من دور میخورد  من احساسش میکردم .... .................................................... چه آرامشی داره حضرت ماه که پشتش گرمه به حضرت عشق .... برچسب‌ها: جمکران , انتظار , پنجره , العجل , ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم تاريخ : دوشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۶ | 14:25 | نویسنده : فریاد | تو همان آب گوارای به وقت سحری...
ما را در سایت تو همان آب گوارای به وقت سحری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amahtab351b بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 22:33